پدرم مردم را می ربود و آن ها را می کُشت. در یکی از کوچه های باریک بغلِ میدان برج، در یکی از کوچه های تنگِ نه چندان دور از میدان، جلوی ماشین سفیدرنگی را گرفت و کارت شناسایی خواست... راننده ی ماشین می لرزید. ترسیده بود. چگونه به آن نقطه رسیده بود؟ اشتباهی وارد آن کوچه ی تنگ شده بود؟ راه را گم ..
إن الرواية هي " بناء عالم " في المقام الأول ، إنها بحث عما يقود إلى اقتطاع جزئية زمنية وتضمينها أحداثاً تخلق قصة ، أي صياغة حدود عالم معقول يتمتع بوحدة وانسجام يألفة القارئ الفعلي ، ويقبله المحتمل التأويلي وتجيزه الموسوعة أيضاً ، فالكتاب لا يقدم وصفة جاهزة ولا يعلم الناس كيف يكتبون الروايات ، إنه يح..